♥......love.......♥

♥......love.......♥

دلنوشته های عشقولانه
♥......love.......♥

♥......love.......♥

دلنوشته های عشقولانه

خاطرات

هر کسی برای خودش خیابانی دارد…
کوچه ای…
کافی شاپی..
و شاید عطری…
که بعد از سالها… خاطراتش گلویش را چنگ میزند

تنهایی

میدانی رفیق . . .

تهنهایی هزار بار ترجیح دارد به هم آغوشی با تن هایی که روحشان با دیگریست . . .

دلم اغوشی میخاهد که عاشق باشد . . .محکم باشد . . .اغوشی میخاهم که گرم باشد . . .

عشق


باید عاشق باشی تا بفهمی!

نگاه سرد یعنی چی!

دست سرد یعنی چی!

حرف سردیعنی چی!

درمقابل دوستت دارم گفتنت

سکوت سرد یعنی چی!

باید عاشق باشی تا بفهمی گرمای نگاه وحرف ودستت

وقتی به سرمای نگاه او برخورد میکند چگونه قلبت را اتش میزند

دلتنگی

عشقه من . . .

اینروزها که هنوز نیستنت را به هوای دوباره داشتنت ثانیه شماری میکنم . . .